واقعیت درمانی چیست؟
واقعیت درمانی (Reality therapy) شکلی از مشاوره است که به دنبال کمک به افراد برای تغییر رفتار و افکارشان از طریق کمک به آنها در تغییر نحوه درک آنها از موقعیتها است.
هدف این است که به مراجعه کنندگان به کلینیک روانشناسی کمک کنیم تا بفهمند چگونه افکار و رفتارهای فعلی آنها بر زندگی آنها تأثیر میگذارد و چگونه میتوانند برای بهبود وضعیت خود تغییراتی ایجاد کنند. این شامل شناسایی تعارضات در زندگی شما و درک علل اصلی این درگیریها است.
واقعیت درمانی توسط دکتر ویلیام گلاسر در دهه 1960 توسعه یافت، او میخواست رویکرد جدیدی برای مشاوره ایجاد کند که به جای تجزیه و تحلیل رفتار، بر تغییر رفتار متمرکز شود.
او همچنین معتقد بود که در صورت داشتن انگیزه کافی برای افراد ممکن است رفتار خود را تغییر دهند که میتواند از ارجاع آنها به یکی از رویکردهای درمانی دیگر او مانند رفتار درمانی شناختی (CBT) ناشی شود.
واقعیت درمانی بر کمک به افراد برای دستیابی به اهدافشان با دادن ابزارهایی برای خودآگاهی و خود مدیریتی تمرکز دارد تا بتوانند انتخابهایی داشته باشند که منجر به نتایج مثبت در زندگیشان شود.
واقعیت درمانی چگونه کار میکند؟
در جلسات واقعیت درمانی، ارزشها و اهداف خود را با درمانگر خود در میان میگذارید تا بتواند به شما در یافتن راهحلهایی برای مشکلات فعلی که بر زندگی شما تأثیر میگذارد، کمک کند.
به عنوان مثال، اگر زمان بیشتری برای خود میخواهید؛ اما بیشتر آن را صرف انجام کارهای خانه برای دیگران میکنید، ممکن است این چیزی باشد که نیاز به درمان با واقعیت دارد. درمانگر شما از انواع مختلفی از تکنیکهای پرسشگری برای کمک به شناسایی این مسائل استفاده میکند تا بتوان آنها را در سطح مناسبی (مثلاً خانواده) بررسی کرد.
واقعیت درمانی بر سه اصل اساسی استوار است:
- انسانها مسئول اعمال و احساسات خود هستند. ما نمیتوانیم دیگران را به خاطر مشکلاتمان سرزنش کنیم؛ زیرا خودمان این قدرت را داریم که همه چیز را تغییر دهیم.
- افراد غریزه یا انگیزه درونی به سوی سلامتی و شادی دارند. اگر این انگیزه را دنبال کنیم، خوشحالتر از آن خواهیم بود که آن را نادیده بگیریم یا با آن مبارزه کنیم.
- بهترین راه برای حل مشکلات صحبت کردن در مورد آنها با سایر افرادی است که به ما اهمیت میدهند (مانند اعضای خانواده یا دوستان).
تأثیر واقعیت درمانی بر اضطراب
واقعیت درمانی با موفقیت برای درمان اختلالات اضطرابی مانند فوبیا و حملات پانیک و همچنین افسردگی و سایر شرایط سلامت روان مانند اختلال شخصیت مرزی (BPD) استفاده شده است.
رویکرد واقعیت درمانی برای اضطراب روشی بسیار مؤثر است که میتواند برای کمک به افراد برای غلبه بر اضطراب و ادامه زندگی خود مورد استفاده قرار گیرد.
دلایل متعددی وجود دارد که چرا این رویکرد بسیار خوب عمل میکند، از جمله این واقعیت که مبتنی بر واقعیت است، به این معنی که شما میتوانید درک کنید که احساسات و رفتارهای خود چگونه بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
هدف این درمان این است که با مشتری همکاری کند تا بفهمد چه چیزی باعث اضطراب او میشود و چگونه میتواند آن را تغییر دهد تا دیگر هیچ کنترلی بر آنها نداشته باشد. واقعیت درمانی از چندین تکنیک مختلف استفاده میکند تا به افراد کمک کند تا با اضطراب خود کنار بیایند.
اثرات واقعیت درمانی بر اضطراب به شرح زیر است:
- رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر این فرض است که مراجع میتواند آن را برای خودش انجام دهد. این بدان معناست که مراجع در تمام جنبههای زندگی خود به درمانگر وابسته نیستند.
- این رویکرد همچنین باعث ارتقا عزت نفس در بین مراجعان میشود، زیرا آنها یاد میگیرند که مشکلات خود را به تنهایی حل کنند و مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند.
- بخش مهمی از این رویکرد این ایده است که همه ما یک مرکز کنترل درونی داریم و همیشه نمیتوانیم مشکلات خود را به گردن دیگران یا شرایط خارج از کنترل خود بیندازیم. ما باید مسئولیت اعمال و واکنشهای خود را بپذیریم تا بتوانیم در زندگی خود تغییر ایجاد کنیم.
- مراجعه کنندگان به کلینیک های روانشناسی که این رویکرد را انجام میدهند، میآموزند که قاطعانهتر باشند که شامل توانایی بیان احساسات و نگرانیها بدون پرخاشگری یا منفعل – تهاجمی نسبت به دیگران است. آنها همچنین یاد میگیرند که چگونه در مواقع لزوم از خودشان دفاع کنند بدون اینکه اجازه دهند خشمشان از کنترل خارج شود.
نظریه واقعیت درمانی ویلیام گلسر
نظریه واقعیت درمانی ویلیام گلسر بر این باور است که افراد مسئول رفتار خود هستند و میتوانند خود را تغییر دهند. آنها نیازی به گذراندن جلسات درمانی طولانی ندارند، بلکه به سادگی یاد میگیرند که چگونه به طور متفاوت در مورد مشکلات خود فکر کنند.
این نظریه برای اولین بار توسط دکتر ویلیام گلاسر در دهه 1960 ارائه شد و او در طول سالها به توسعه آن ادامه داده است. دکتر گلاسر در کتاب واقعیت درمانی رویکردی جدید به روانپزشکی (1969) توضیح میدهد که چگونه افراد میتوانند با یادگیری نحوه تشخیص افکار و احساسات خود به شیوهای بدون قضاوت «قدرتمند» شوند
او طرفدار این است که مردم باید به جای اینکه بخواهند خود را بر اساس انتظارات غیر واقعی از دیگران یا جامعه به طور کلی تغییر دهند، خودپذیری و مسئولیت شخصی را آموزش دهند.
واقعیت درمانی توسط ویلیام گلاسر ساخته شد. او چندین کتاب درباره ایدههای خود نوشت، از جمله واقعیت درمانی و نظریه انتخاب. نظریه او یک رویکرد بسیار عملی برای کمک به افراد برای تغییر رفتارشان است. این به طور گسترده در مدارس، مشاغل و تنظیمات مشاوره استفاده شده است.
به گفته گلاسر، درمانگران باید به جای کارهایی که نمیتوانند انجام دهند، روی کارهایی که مراجع میتوانند انجام دهند تمرکز کنند. آنها باید به مشتریان کمک کنند تا بفهمند که آنها مسئول اعمال خود هستند و چگونه این اقدامات بر سایر افراد اطراف آنها تأثیر میگذارد.
واقعیت درمانی بر چهار مفهوم تمرکز دارد:
- مسئولیت: افراد مسئول اعمال خود و تأثیر این اعمال بر اطرافیان خود هستند
- قابل پیش بینی بودن: افراد میتوانند پیش بینی کنند که دیگران چگونه به رفتارها یا موقعیتهای خاص واکنش نشان میدهند
- تغییر: اگر افراد بخواهند رفتار خود را تغییر دهند
- انتخاب: افراد در هر موقعیتی انتخابهایی دارند
تکنیک های واقعیت درمانی
تکنیکهای واقعیت درمانی مبتنی بر مدلی از رفتار انسانی است که بر رفتارها و اعمال افراد تمرکز دارد. این نظریه توسط ویلیام گلاسر، روانپزشکی که کار خود را به عنوان روانکاو آغاز کرد، ایجاد شد.
رویکرد گلاسر به مشاوره بر این باور است که انسان ذاتاً خوب است و رفتار منفی نتیجه شرطی شدن اجتماعی است. او معتقد است که افراد میتوانند یاد بگیرند که چگونه برای خود انتخابهای بهتری داشته باشند اگر ابزارهایی در اختیارشان قرار گیرد که به آنها کمک کند رفتارهای خود را درک کنند.
برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود، باید واقعیتی را که در آن زندگی می کنید، درک کنید. اینجاست که واقعیت درمانی وارد می شود.
هدف این درمان این نیست که شما نسبت به خودتان یا اعمالتان احساس بدی داشته باشید، بلکه به شما کمک کند افکار و احساسات خود را درک کنید تا بتوانید تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنید.
چندین تکنیک واقعیت درمانی وجود دارد که میتوان در طول جلسات با مراجعه کنندگان از آنها استفاده کرد که ما در این قسمت به دو مورد مهم اشاره کردهایم:
مصاحبه مراجع محور
این تکنیک شامل پرسیدن سؤالات باز است تا مراجعان بتوانند بدون اینکه تحت فشار پاسخهای ثابت یا پیشنهادهای درمانگر در مورد مشکلات خود صحبت کنند. مصاحبه مشتری محور به مراجع کمک میکند تا به جای اینکه درمانگر به او بگوید چه کاری باید انجام دهد، راهحلهای خود را برای مقابله با مشکلات خود بیابد.
تجزیه و تحلیل رفتاری
این تکنیک شامل بررسی اینکه چگونه رفتار یک فرد بر اطرافیانش تأثیر میگذارد و همچنین بررسی چگونگی تأثیر محیط اطراف بر رفتار آنها است. این شامل بررسی چگونگی تأثیر تجربیات گذشته بر رفتار فعلی و همچنین تأثیر موقعیتهای فعلی بر رفتار آینده است. علاوه بر این، تحلیل رفتاری بررسی میکند که چگونه افکار و احساسات بر رفتار تأثیر میگذارند و بالعکس.
در آخر، امیدوارم با مطالعه این مقاله از کلینیک روانشناسی راه آرامش اطلاعات مفیدی را کسب کرده باشید برای راهنمایی و رزرو نوبت دهی مشاوره میتوانید با کارشناسان خبره کلینیک راه آرامش در ارتباط باشید.