درباره درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری (CBT) نشان داده شده است که یک درمان مؤثر برای طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی است، به ویژه آنهایی که شامل علائم هیجان یا اختلال در خلق و خو و اضطراب هستند که در این مقاله از کلینیک روانشناسی راه آرامش به این موضوع مهم خواهیم پرداخت.
ممکن است قبل از استفاده از داروها برای مدیریت علائم، به عنوان یک درمان خط اول در نظر گرفته شود، اگرچه ترکیبی از CBT و دارو نیز ممکن است مؤثر باشد.
در میان تشخیصهای اصلی روانپزشکی که در کلینیک روانشناسی نیز مورد بررسی قرار میگیرد، درمان شناختی رفتاری برای درمان اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی، فوبیا و اختلالات هراس استفاده شده است، از جمله:
- افسردگی
- اختلالات وسواس اجباری و تیک
- اختلال انفجاری متناوب و مشکلات مربوط به خشم
- اختلالات اشتها
- بیخوابی
- تروما و اختلالات مرتبط با استرس
- مصرف مواد
- درد مزمن
درمان شناختی رفتاری که توسط آرون بک در دهه 1960 ابداع شد، برای درمان پریشانی عاطفی، خواه اضطراب مشکل ساز، خشم، تحریک پذیری، هراس، یا غم و اندوه باشد، با پرداختن به الگوهای فکری یا رفتاری ناسازگار اساسی طراحی شده است.
این مشکل متمرکز است، با علائم خاص و اهداف مهارت سازی که به صورت قابل مشاهده و اندازهگیری تعریف شدهاند. ممکن است به عنوان درمان فردی یا گروهی ارائه شود و پروتکلهای درمانی دستی برای هر دو فرمت وجود دارد.
این مدت زمان محدودی دارد و مداخلات بین 5 تا 20 جلسه است، اگرچه افراد مبتلا به I/DD ممکن است برای تسلط و تعمیم مهارتها به دوره درمانی طولانی تری نیاز داشته باشند.
درمان شناختی رفتاری بر این ایده استوار است که افکار، احساسات و رفتارها به هم مرتبط هستند. درمان الگوهای فکری ناسازگار را هدف قرار میدهد و بر ایجاد مهارتهای مقابله سازگارانه تمرکز دارد.
مثلث شناختی – رفتاری تئوری زیربنایی CBT را نشان میدهد و هدف مداخله اولیه تغییر افکار و احتمالاً احساسات برای فعال کردن تغییر رفتار است.
مؤلفههای درمان شناختی رفتاری CBT
مؤلفه شناختی درمان بر شناسایی و تغییر یا «تجدید ساختار» الگوهای فکری، نگرشها یا باورهایی متمرکز است که به پاسخهای عاطفی و رفتاری مشکلساز کمک میکنند.
الگوهای فکری غیرمنطقی یا تحریف شده به پریشانی کمک میکند که به نوبه خود باعث ایجاد رفتار ناسازگار میشود. درمان شناختی رفتاری بر اصلاح این الگوها برای تغییر نحوه نگرش و عملکرد یک فرد در موقعیتها تمرکز دارد. برای انجام این کار، فرایند درمانی از این راهبردها استفاده میکند:
- نظارت بر افکار و نظارت بر احساسات (با استفاده از آموزش مستقیم و پرسش سقراطی برای هدایت آنها)
- تمرین بازسازی شناختی برای ترویج تفکر انطباقی/انعطاف پذیرتر
- راهبردهای آرامش شناختی (به عنوان مثال، تصویرسازی هدایت شده، قرار گرفتن در معرض تصور)
- شناسایی سوابق و پیامدهای مربوط به رفتار مشکل ساز.
تغییر رفتار شامل:
- تمرین استراتژیهای مقابلهای رفتاری (مانند تنفس عمیق، آرام سازی پیشرونده عضلانی)
- زمانبندی فعالیتها برای ترویج رفتارهای انطباقی برای تنظیم هیجان/آرامش/لذت
- آزمایش رفتارهای جایگزین برای کمک به ایجاد پاسخهای جدید به عوامل استرسزا که ممکن است شامل قرار گرفتن تدریجی یا سیلآلود با محرکهای ترسآور برای درمان اضطراب، یا قرار گرفتن در معرض و روشهای پیشگیری از پاسخ مورد استفاده برای مهار پاسخهای اجباری به موقعیتهای خاص یا افکار وسواسی باشد.
- استفاده از استراتژیهای رفتاری کلاسیک برای تغییر جهت و جایگزینی پاسخهای رفتاری مشکل ساز.
آموزش روانی، حل مسئله هدایت شده، استفاده از تقویت، آموزش والدین/مراقب، و تکالیف تمرین مهارتی روشهایی هستند که برای دستیابی به این اهداف مورد استفاده قرار میگیرند.
خدمات درمان شناختی رفتاری در کلینیکهای روانشناسی
اگرچه میتوان انتظار داشت که فرمتهای جلسه بر اساس نیازها و اهداف فردی متفاوت باشد، یک جلسه مشاوره شناختی رفتاری شامل جلسات زیر باشد:
- آموزش روانی در مورد هیجانات مرتبط و موضوعات مهارتهای مقابلهای
- تمرین مهارتهای شناختی رفتاری
- احساسات – و نظارت بر فکر
- بازسازی شناختی
- فعالیتهای رفتاری (مانند تمرینهای مواجهه، فعال سازی رفتاری، تمرین رفتار انطباقی)
- آموزش والدین / مراقب و تکالیف فردی.
چه کسانی احتیاج به درمان شناختی رفتاری دارند؟
برای افراد مبتلا و نیاز به درمان شناختی رفتاری، I/DD یک گزینه درمانی مهم است، زیرا آنها در معرض خطر قابل توجهی بیشتری برای افسردگی، اضطراب عمومی و خاص، فوبیا، اختلالات روانپریشی و اختلال وسواس فکری – اجباری هستند.
همچنین، گاهی اوقات از داروهای روانگردان برای مدیریت رفتارهای دشوار استفاده میشود، بنابراین یافتن درمان مؤثر برای این اختلالات که متکی به دارو نباشد، به آنها کمک میکند تا از عوارض ناشی از عوارض جانبی و به طور کلی مصرف بیش از حد دارو جلوگیری کنند.
هنگام در نظر گرفتن روان درمانی برای یک فرد مبتلا به I/DD، او باید توانایی درک و پردازش مفاهیم روانشناختی مرتبط (مانند الگوهای فکری، احساسات، رفتار) را داشته باشد.
از آنجایی که درمان بر ارتباط متکی است، فرد مورد نظر همچنین باید مهارتهای ارتباطی کافی برای شرکت در بحث در جلسات و در نتیجه بهرهمندی از این نوع مداخله را داشته باشد.
نتیجه گیری
امیدوارم با مطالعه این مقاله اطلاعات مفیدی را کسب کرده باشید، برای راهنمایی و دریافت وقت از مرکز مشاوره در کرج کلینیک راه آرامش میتوانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
2 پاسخ
سایت خوب با مقالاتی بسیار بی نظیری دارین
سلام ممنون از پیام پرانرژی شما دوست گرامی. خوشحال هستیم مؤثر واقع شده 🙏